1. امروز 8 کیلومتر توی برف پیاده اومدم چون همه خیابونا قفل بود و تصادف. ملت برف میاد میرن برف بازی، منم هنوز دارم میلرزم و الان رسیدم خونه ساعت نزدیک پنجه :|
با پرتو و نیکی اومدم و وقتی باهاشون بودم انقددددددر خندیییییده بودیییممم که مردیم دیگه :)))
اون لحظه ای ویران شدم که وسط راه دوست پسر پرتو مث سوپر من با ماشینش اومد و سوارش کرد و رفتن :( خیلی بیشعورید پس من چی :((
2. کفتر کاکل به سر افتاده تو دهنم کل راهو داشتم کفتر کاکل به سرر هااااااای هااااااای میخوندم :|
باید با پاهام، کتونیم و لباس مدرسم خدافظی کنم. تا آرنج گِلی ام سیریسلی تا آرنج
3. ری ری بافتشو بهم داد که پیاده برمیگردم مریض نشم :( تازه بهم پولاشم داد که اگه تاکسی گیرم اومد سوار شم *____* زیبا نیست؟
4. دعا کنید مریض نشم :|
درباره این سایت