+ جلوم تو اتوبوس یه خانومه خیلی خسته بود، داشت گریه می کرد. نزدیک بود منم بزنم زیر گریه که یه پسره خواست پیاده شه، دم ایستگاه راننده وایساد، درو وا کرد خورد تو صورت پسره. خب قطعا گزینه ی دو رو انتخاب کردم :))))))

+ یه خانومه تو کتابخونه هست موهاش مشکیه بعد روشو (فقط سطح روشو) طوسی کرده. بعد موهاش پسرونه تیز تیزیه. شبیه جوجه تیغی شده. بعد مژه هاش کاریده است :| (نمیتونم صفت مفعولی کاشتن رو بسازم :| ) اره خلاصه قیافه متفاوتی داشت. بعد خب خب تو کتابخونه صدا پچ پچ میاد یه کم. یه خانوم دیگه ای دو روزه که هایلایتشو چند ثانیه طولانی میکوبه روو میز که همه ساکت شن. بعد خانوم جوجه تیغیه امروز از دستش عصبانی شد گفت ینی چی این کار شما؟ بعد خلاصه باهم جر و بحث کردن. بعد خیلی عصبی بودن جفتشون :| کیف خانوم جوجه تیغیه کنار من بود یهو دیدم داره حمله میکنه :| گفتم الانه که تیغاشو پرت کنه سمتم. مث سوسک چسبیدم به میزم و خواستم ملتمسانه بگم به خدا من هایلایت ندارم، حرفم نمیزنم، موهاتم قشنگه، منو نخور :( 

+ یکی از بچه های راهنماییو دیدم. خیلی دختر بامزه ایه. از این مانتو خییییلی بلندا پوشیده بود. خیلیم فرز و تنده. بعد مانتوش انقد بلند بود گیر میکرد به پاش هی میفتاد تو کتابخونه زمین، بعد هی زاااارت صدا بلند میشد کللللی میخندیدم زیر زیرکی :)

+ تنها انگیزه امروزم این اسکله بود که رو دفترم چسبوندم : عکس

و تنها انگیزه فردام اینکه ناهارم خوشمزه است.

+ داداش کوچیکم یه دونه دستبند بهم داده روش طرح مینیون داره :| حاجی من داره 18 سالم میشه :|

+ همون دختره که گفتم بامزه ست امروز ازم دو سه تا سوال فیزیک پرسید. در کمال ناباروری جواب درست دادم. ولی یه روز بهش میگم که خفن ترین درصد فیزیکم سی و هفته :)))))))) لنتی عذاب وجدان داره خفم میکنه :))


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Bobby انتشارات و پخش ژوپین بوک زندگی به توان 2 ادبیات شعر و هنر (اشعار مولانا ) معاونت تشریفات سم مورچه diy صوتی Jeremy تیم جی تی ای IV بوزینه ی خالخالی