اگه کامل نمی خونین شماره ی ده رو بخونین :) 

۱. حقیقت امر اینه که ری ری خیلی مزاحمه. خواهر من شما درک نداری نمی فهمی یکی ممکنه ساعت دوازده ظهر خواب باشه و با زنگ شما برگاش بریزه؟ یه روز زنگ می زنه جیغ می کشه «چرا تو کلاس آنلاین نیستی؟ معلم حسابانه یه سوال پرسیده میگه تو باید جواب بدی.» میگم خب تو جواب بده :| میگه فکر میکنی من دارم گوش میدم؟ #آموزش_آنلاین #وطنم_پاره_تنم

یه روز زنگ می زنه نه سلام نه علیک فقط جیغ می کشه «می دونستی سارینا روزی ۱۳ ساعت درس میخونه؟» بعد منم میگم خب ببین اصن بقیه مهم نیستن تو چقد خوندی؟ میگه من هیچی. میگم خب اشکال نداره داشتی چی می کردی؟ میگه قسمت یک تا پنج باب اسفنجی رو شروع کردم و دوتا فیلم دیدم :))) بعد میگه تو چقد خوندی؟ میگم هیچی. میگه خب چیکار می کردی؟ میگم ببخشیداااا خانوم محترم ساعت دوازدهه خب معلومه خواب بودم :))) 

چند روزه هم خانواده روی آوردن به منچ :|| و کافیه یه اصرار کوچیک کنن تا من اولین نفر باشم :))) پانتومیم هم بازی میکنیم با داداچام :))) کلی فیلمم دیدیم :))) «سامورایی در برلین» و «زهرمار» و «ژن خوک» که آخری رو پیشنهاد میکنم :))) 

۲. نکته بعدم اینکه فردا قراره بزرگترین خلاف زندگیمو کنم :))) و لیدر تیم منم :)) خیلی خوشحالم که این افتخار نصیبم شده از این به بعد میتونین «داش اِسی» صدام کنین. خلاصه چک داشتین طرف پول نمی داد، مزاحم پزاحم داشتین دو تا سوت پشت هم بزنین میام خدمتش.

۳. و بعد تر اینکه چشمام قد نخود شدن، دائم السردرد شدم و دلم میخواد هرجایی باشم جز اینجا. 

۴. میدونین من به یه نتیجه خیلی مهم رسیدم اینکه شما یه روز 0 ساعت مطالعه داشته باشین حس شاخی بهتون دست میده ولی اگه یه روز 4 ساعت بخونین حس فلاکت بهتون دست میده. با ضمانت من این کارو انجام بدین. (نمیدونم ضمانت چیه حقیقتا ولی می دونم ماشین لباسشوییمون ضمانت داره)

۵. پسرعموی بابام کرونا گرفته، دو هفته ست خودشو قرنطینه کرده.

۶. من دقیقا ۲۵ دی هندزفری خریدم و الان خراب شده. برنامم اینه که برم و هندزفریمو مچاله کنم و فرو کنم تو دهن اون پسره و بگم خاک بر سرت سر منم کلاه گذاشتن داره دسته بیل؟ :| 

۷. می دونین من فکر می کردم مچ دردام بخاطر کیف مدرسه ست ولی الان فهمیدم مچ دردام ارتباط مستقیم داره با میزان وحشی بودنم :)) این چند روزه که یه سری لیگ مسابقات رو با داداچام آغاز کردیم به این نتیجه رسیدم که تنها راه پایمال نشدن حقوقم وحشی بازیه و مچ درد بعدش اصن مهم نیست :)))

۸. امروز سر پانتومیم ضرب المثل افتاده بود به داداشم‌. «خاک بر سر ریختن» بود و داداشام داشت اجراش می کرد و فریاد «خاک بر سرت؟» «خاک بر سرته؟» «خاک بر سرت!» بود که به سمتش روانه میشد :))

۹. قرنطینه یه افسردگی ریزی آورده که حس میکنم کار از کار گذشته و ابروهامو باید به چمنزن بسپرم :)))))

۱۰. شاید باورتون نشه ولی این یه چالشه «چالش احوالات کرونایی» که شمام زوری باید بنویسید و هرکی ننویسه مستمر صفر میدم. همتونم دعوتید و هرکی شرکت نکنه با دمپاییِ کرونایی ضد عفونی نشده میزنمش. همه ی همه دعوتین و وقتی نوشتین لینک نوشته تون رو به آقای موشتاگون الایه بدین. بعدم اینکه من که میدونم خودتونو لوس کردین و الان اگه دستتونو بگیرم و بیارم وسط دیگه نمیرید بشینید. اصنم مهم نیس که فکر میکنید کریهُ القلمید خودم از همه کریهُ القلم تر راه رو آغاز کردم که شما خجالت نکشین :)) 

دعوت خیلی خاص از زهرا، بهار، آنه، مائده، کالیستو، ماریا، ارغوان، آبان،  ستوده، آرین، نیلی، dark Angel  و فتل و سایر بازماندگان :))

۱۱. یه دعا کنید عملیات ما فردا موفقیت آمیز پیش بره :)) شیرینیش نفری یه کُلت :)) بچه خوبی باشین از اون منورای چارشنبه سوری هم میدم بهتون :))


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ اطلاع رسانی رشته مدیریت تبلیغات تجاری اجاره ماشین عروس جوین تلگرام Amber فروش جوجه و بوقلمون خودآموز آسان لغت دشت مشوش Brandon مدیریت خشم